دخترمسلمانی شب عروسی اش بود آرایش
کرد و لباس سفید عروسی اش رابه تن کرد
و برای عروسی اش آماده شد!
درهمین وقت اذان نماز مغرب به گوشش
رسید او می دانست که وضو ندارد .
دختربه مادرش گفت مادرجان من باید وضو
بگیرم ونماز مغرب و عشاء خود را بخوانم
مادرش متعجب شد،گفت: دیوانه شده ای؟
مهمانان منتظر تو هستند!! می خواهند تو را
ببینند !!
با آب که وضو میگیری آرایشت شسته می شود!!
من مادر تو هستم و به تو امر می کنم
که نباید حالانماز بخوانی اگرحالانماز
بخوانی با تو قهر میکنم !!
دخترگفت: قسم به الله تا نمازم رانخوانم
از اینجا بیرون نمی روم! مادرجان شما
این راباید بدانید که نباید بخاطر اطاعت
ازمخلوق نافرمانی خالق ( الله ) را بکنیم
مادر گفت: الآن مهمانان که درعروسی ات
آمده اند وقتی تو را بدون آرایش ببینند
چه می گویند؟؟
عروس بی آرایش!!!
تودرنظرشان مقبول نمی شوی و آنان
مسخره ات می کنند...
دختردرحالی که تبسم می کرد گفت: مادرجان!
شما نگران این هستید که من درنظر مخلوق
خوب و زیبا جلوه نکنم و حال آنکه در
نظر خالق زشت باشم ؟
مادرجان آیا شما راضی هستید که من با این
بی نمازی از رحمت خدا بی نصیب شوم ؟؟
من نگران این هستم که اگر بی نمازی کنم
و نمازم قضا شود از نگاه رحمت خدا می افتم !
دخترشروع کردبه وضو گرفتن وبه آرایشش
هم فکر نکرد و بعد از آن وقتی دخترمسلمان
مومنه به سجده رفت نمی دانست که آخرین
سجده اوست!!!
بله !
بانوی مومنه دروقت سجده جان رابه جان آفرین
تسلیم نمود ...
ای خواهر مسلمان من!
و ای برادر مومن من !
آیامیدانی مرگ چه وقت به سراغت می آید ؟؟
کدام روز؟؟کدام شب ؟؟کدام ساعت؟؟درکدام
حالت ؟؟نمی دانی؟؟؟؟
نه!
پس چرابی نمازی و غفلت؟
پیامبرصلی الله علیه آله و سلم می فرماید:
نزدیکترین حالت بنده به الله در وقت سجده است !
پس بیاییم این فرصت کوتاه عمرمان را قدر بدانیم
و آن را در غفلت هدر ندهیم.ونسبت به نماز ،این واجب
الهی که اگر نباشد بقیه اعمالش به حالش
نفعی ندارد،بی تفاوت نباشیم و از آن غافل
نشویم.
نماز یعنی ارتباط با خالق داشتن،
نماز یعنی از حالت غفلت درآمدن،
نماز یعنی توجه دادن به خود که ازکجا
آمده ایم؟،برای چه آمده ایم؟،به کجا می رویم؟
و آخر اینکه نماز یعنی توجه دادن به نفس که
خدا همیشه و در همه جا همراه ماست،
پس مراقب باشیم که کاری نکنیم که
خلاف رضایت او باشد.
نکته:
نماز مثل شارژ کردن موبایل هست،همانطور
که موبایل هرچند وقت یک بار نیاز به شارژ
مجدد پیدا می کندچون با برق کار میکند باید
هر چند وقت یک بار به منبع برق وصل شود
تا برق موردنیازش را از منبع برق در خود
ذخیره کند و اگر شارژ نشود از کار می افتد
و خاموش می شود.
انسانها هم برای زنده ماندن و غافل نشدن از
هدف خلقت و یاد خدا و بیرون آمدن از غفلتی
که در طول زندگی شبانه روزی به سراغشان
می آید،خدای مهربان دستور داده که هر
چند ساعت یکبار با منبع و خالق هستی خود
را وصل کنند و شارژ کنند تا جان تازه ای بگیرند
و قلبشان روشن شود،وگرنه با شارژ نکردن این
قلب تاریک و خاموش میشود و می میرد،
به عبارت دیگر،او می شود یک مرده متحرک،
یعنی دیگر حرف حقی را نمی شنود و قبول
نمی کند،همانطوریکه یک مرده حرفی
نمی شنود،پس چنین کسی وقتی حرف حق
را نشنید به سراغ باطل میرود.و بجای بدست
آوردن رضایت خدا،به بیراهه می رود و دست
به هر کاری می زند تا رضایت مردم و نفسش
را بدست بیاورد هرچند مخالف نظر خدا باشد.
بسم الله الرحمن الرحیم
یـا رَفیقَ مـَنْ لا رَفیقَ لَهْ
یک حدیث قدسی هست که
خیلی عجیبه اصلا آدم را از
خجالت آب میکند....
خداوند تبارک و تعالی میفرماید:
یا مُطْلَقاً فِی وِصالِنا، اِرْجِع؛
وَ یا مُحلفا عَلی هجرنا، کَفَر؛
أَنَّما ابعَدنا اِبْلیس لِانَه لَمْ یَسْجُدُلَکَ،
فَواعَجَبا کَیْفَ صَالحته وَ هَجَرتَنا؛
ای کسی که وصال ما را ترک
کردهای، برگرد. و ای کسی که
بر جدایی از ما سوگند خوردهای،
سوگند خود را بشکن.
ما ابلیس را برای این از خود
راندیم که بر تو سجده نکرد،
پس چقدر عجیب است که تو
او را دوست خود گرفتهای و
ما را ترک کردهای....
این یعنی چی؟؟!!
فرض کن یک رفیق صمیمی
داری که عاشقش هستی و
دوستش داری و براش همه کار
میکنی.
یک روز که تو خیابون داری
قدم میزنی، میبینی یک نفر
داره با رفیقت دعوا میکنه،
و شما میری جلو و برای دفاع
از رفیقت، با طرف دعوا و
کتک کاری میکنی و دیگه باهاش
دشمن میشی و ازش متنفر
میشی چون دوستت رو اذیت کرده....
اما بعد از چند روز میبینی این دوست و
رفیقت داره با اون آدم راه میره و میگه و
میخنده....
چه حالی پیدا میکنی؟ چقدر ناراحت میشی؟
به دوستت میگی، آخه رفیق من بخاطر تو با
اون دعوا کردم و با اون دشمن شدم
و حالا تو رفتی با اون رفیق شدی و
دست انداختی گردنش و؟؟!!....
مـنـبـع: 1- بحرالمعارف، جلد 2، فصل 6
خانمی از شوهرش پرسید:«پس از مـرگ
چه بلایی به سـرمان می آورند.
مرد پاسخ داد:«هنوز نمـرده ام و از آن
دنیـا بیخـبر هستـم ؛ ولی امشب برایـت
خـبر میآورم.»
یک راست رفت سمت قبـرستـان.
در یکی از قبرهای آخـر قبرستان خـوابید.
خواب داشت بر چشم های مرد غلبه میـکرد؛
ولی خـبری از نکـیر و منـکر نبود.
چند نفـری با اسب و قاطـر به سمت روستا
میآمدند.
با صـدای پای قاطـرها ، مرداز خواب پرید
و گمان کرد که نکیـر و منکـر دارنـد میآیند.
وحشت زده از قـبر بیـرون پـرید.
بیرون پـریدن او همان و رم کردن اسب هـا
و قاطـر ها همان!!
قاطر سواران که به زمین خورده بودنـد تا
چشمشان به مرد افتـاد،او را به باد کتک
گرفتند.
مرد با سرو صورت زخمی به خانه بـرگشت...
خانمش پرسیـد:«از عــالـم قـبر چـه خبـر؟!»
گفت:«خـبری نبـود ؛ ولی این را فهمـیدم که اگــر
قاطــر کـسی را رم نـدهـی ، کاری با تـو نـدارند!!
واقعیت همین است .
اگـر نان کـسی را نبـرده باشیـم ،
اگـر آب در شیر نکـرده باشیـم ،
اگـر با آبروی دیگران بـازی نکـرده باشـیم ،
اگر سر برادر خود کلاهی نگذاشته باشیم،
اگـر جنس نامرغـوب را به جای جنـس مرغوب
به مشتـری نداده باشـیم ،
اگر به زیردستـان خود ستـم نکـرده باشیـم ،
و اگـر بندگـی خــدا را کـرده باشیـم،
هیـچ دلیـلی بـرای ترس از مـرگ وجود ندارد !!
یکی از بازاریان که از شاگردان مرحوم شاه آبادی
بود، نقل می کرد که ایشان، یک شب در یکی ااز
سخنرانی هایشان، با ناراحتی اظهار داشتند:
نماز ستون دین است
و امام صادق علیه السلام نیز نماز را مرز دین
و کفر می داند.حضرت فاطمه زهرا (س)
15 عقوبت را برای سبک شمردن نماز از جانب
پیامبر نقل کرده اند که بسیار تامل برانگیز است.
در باب آثار و عقوبات بی توجهی به نماز ،
فاطمه زهرا سلام الله علیها از رسول اکرم
صلی الله علیه و آله و سلم، سوال کرد:
« فقالت:یا ابتاه ما لمن تَهاون بصلاته
من الرجال و النساء ».
از رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلـم
پرسیدند:کسی که نمـازش را سبک می شمارد
چه زن باشد و چه مرد باشد، آنهایی که
نمــازشان را سبک می شمارند چه هست
بر ایشـان.
این سبـک شمردن صورتهای مختلف دارد
یعنی:یکی این است که در اول وقت نماز
نخواند، یکی این است که در موقع خـــواندن
نمـاز زیاد به آداب و حـدودش مقیـد نباشد،
سعی نکند که آن شرایـط فضیلت را مراعات
کند، بطور کلـی سبک بشمارد. یکی از صورتهای
سبک شمردن تاخیر از اول وقـت است
ولی ممکن است یکی در اول وقت هم بخواند
ولی به شرایط آداب و حدودش چندان پا بنـد
نشود، با عجله بخواند، حضـور نداشته باشد.
در اینجا حضرت زهرا سلام الله علیهــا
سوال می کند که کســی که نمــازش را
سبک بشمارد چه می شود؟
رسول خدا (ص) فرمود:ای فاطمه جان!
هر کسی از مردان و زنان نمازش را سبک بشمارد،
خداوند او را به پانزده بلا مبتلا می سازد.
(شش مورد در دنیا، سه مورد در وقت مرگ،
و سه مورد آنها در قبر و سه مورد در قیامت)
اما آن شش بلایی که در دنیا دامنگیرش می شود:
1. خداوند برکت را از عمرش می برد.
2. خداوند برکت را از رزقش می برد .
3. خداوند عز و جل سیمای صالحین را از
چهره اش محو می کند.
4. هر عملی که انجام می دهد پاداش داده نمی شود .
. دعایش به آسمان نمی رود .
6. بهره ای از صالحین برای او نیست .
اما آن سه بلایی که هنگام مرگ گرفتارش خواهد شد:
1. ذلیل از دنیا می رود.
2. هنگام مرگ در حال گرسنگی خواهد بود.
3. تشنه از دنیا خواهد رفت،
اگر چه آب نهرهای دنیا را به او بدهند .
o اما آن سه بلایی که در قبر دامنگیرش می شود:
1. خداوند ملکی در قبر برای او می گمارد
تا او را زجر دهد.
2. قبرش برای او تنگ خواهد شد.
3. گرفتار ظلمت و تاریکی قبر خواهد شد
اما آْن سه بلایی که در روز قیامت گرفتارش
خواهد شد:
1. خداوند ملکی را موکل می سازد تا او را
با صورت بر زمین بکشد، در حالی که خلایق
تماشا می کنند.
2. محاسبه اعمالش به سختی انجام می شود .
3. خدا به نظر لطف به او نمی نگرد و برای
اوست عذاب همیشگی.
مسند فاطمه الزهراء،ص235
در روایت است وقتی تلقین به بعضی
مردگان خوانده می شود و او را تکان
می دهند و می گویند: "اِسمَع!اِفهَم!"
ملایکه میخندند که این زنده بود نفهمید
الان چگونه بفهمد؟!
خدا کند ما از این دسته نباشیم که ملائکه
به ما بخندند. إن شاءالله تا زنده هستیم،
بشنویم و بفهمیم.
یک جای دیگر که ملائکه می خندند،
زن بی حجابی است که رویش را از نامحرم
نمی گرفته و حالا مرده است. وقتی او را دفن
می کنند، باید روی او ر ا باز کنند و عقب بزنند،
قبر کن می گوید: "یک محرم بیاید.
اینجاست که ملائکه می خندند و می گویند:
"این وقتی زنده بود، همه سر و صورت او را
می دیدند و محرم و نامحرم نداشت،
حالا می گویید محرم بیاید، رویش را عقب بزند؟!
"از بیانات آیت الله مجتهدے تهرانے(ره)"
حکایـــــــــت
حکایت می کنند که دو نفر بر سر قطعه ای
زمین نزاع می کردند و هر یک می گفت :
این زمین از آن من است !
نزد حضرت عیسی رفتند ؛ حضرت فرمود :
اما زمین چیز دیگری می گوید !
گفتند : چه می گوید ؟
گفت : می گوید هر دو از آن منند !
آیت الله مجتهدی(ره):
امام باقر (ع) به شخصی فرمودند:
«اگر اراده کردی که بفهمی بهشتی و یا
جهنمی هستی، به قلبت مراجعه کن، اگر
دیدی اهل طاعت را دوست داری،
اهل بهشت و اگر اهل گناه را دوست
داری،اهل جهنم هستی و انسان در
قیامت باکسی که او را دوست دارد،
محشورمیشود»،
در دوره آخرالزمان قلب مؤمن
آب میشود؛ زیرا گناه را میبیند
و استطاعت تغییر وضع را ندارد."